DISS LOVE

از عشق بیزار

DISS LOVE

از عشق بیزار

عشق یعنی ...

عشق یعنی مبطلای آن بلا یعنی فنا کوته از این عمر ما
عشق یعنی دلهره یعنی عذار یعنی شرار یعنی قرار
عشق یعنی همچو شمعی سوختن
عشق یعنی زندگی آموختن
 عشق یعنی نی که در نایت شدن
عشق یعنی آتشی افروختن
 عشق یعنی جسم و جانت سوختن
 عشق یعنی خامی و ناپختگی
 عشق یعنی دم به دم آشفتگی
عشق یعنی گل شدن در آتش است عشق آن شیدایئ و رسوا شدن
 عشق یعنی یک نگاه نا بجا
 عشق یعنی انتظار هر لحظه را
عشق یعنی داغ یعنی که فراق
عشق یعنی اضطراب
 عشق یعنی شمع هر محفل شدن عشق آن خاراست دیگر جای گل
 عشق یعنی بیقراری روزو شب
عشق یعنی واهمه یک همهمه
عشق یعنی بی مهابا پا نهاد
عشق یعنی مختصر آزادگی
 عشق یعنی ماندگی در ماندگی
عشق یعنی مختصر مهرو وفا
عشق یعنی خون دل خوردنها
 عشق یعنی اتنهای بی کسی
 عشق یعنی ماندگی دلواپسی
عشق یعنی از خودو بیخود شدن
 عشق یعنی  چشمانت نم شدن
 عشق یعنی عاقبت مجنون شدن
 عشق یعنی زخم بی مرهم شدن
عشق یعنی سوختن اما ساختن عشق خاکستر شدن آموختن
عشق یعنی مثل گل پرپر شدن
 عشق یعنی پای تو در گل شدن
عشق یعنی که سراب یعنی حوباب
 عشق یعنی زندگی روی آب
عشق یعنی عاقبت دریای غم
عشق یعنی موج سرگردان شدن
عشق یعنی که دل یک چشمه خون
 عشق یعنی واله و شیدا شدن
عشق یعنی تاختن اما باختن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد